۱۳۹۰ مرداد ۶, پنجشنبه

انتقادی به سبزها! (لطفا فقط سبزها بخوانند)

چند روزیه به داستان جنبش سبز فکر میکنم. با اجازه بزرگواران چند خط میخوام از بچه های سبز انتقاد کنم. جنبش ما جنبشیه که طوفانی شروع کرد و شعارش هر فرد یک رهبر بود. الان وقتی اخبار رو میخونی میبینی که گروهی در جنبش دارن انرژیشون رو صرف سر کله زدن با مجاهدها میکنن. وقتی عمیق تر به مساله نگاه کنیم میبینیم که پای گروه مجاهدین رو خود جمهوری اسلامی با اخبار ضد و نقیضش در اتفاقات بعد از انتخابات ۸۸ باز کرد. الان هم مجاهدین و جنبش سبز سر سهم غنیمت نگرفته می جنگند. از طرف دیگه یک ماه بحث میکنیم سر اینکه خاتمی چه سخنانی در مورد انتخابات گفت و چرا گفت؟ دعوا بالا میگیره و یه جبهه جنگ هم با دوم خردادی ها باز میکنیم و توی سر و کله هم میزنیم. یه طرف دیگه میبینیم هرکی داره واسه خودش یه آش برای جنبش سبز می سازه، یکی میگه من دوم خردادی نیستم، یکی میگه که اعتصاب کنیم، یکی میگه تو انتخابات با شرایط خاصی شرکت کنیم. من به شخصه برای همه افراد مطرح در جنبش احترام قائلم ولی عزیزان به خدا حرفای شما بزرگواران وقتی که هماهنگ نباشه سازندگی خودش رو از دست میده. یه جماعتی هم هرروز کارشون شده کاراگاه بازی که این شورای هماهنگی کیه؟ آخه هرکی که هست شما اگه بحثی داری روی نظراتشون مطرح کن چکار شناسنامشون داری؟ هرروز هی گیر میدیم که چرا فلانی از خمینی خوشش میاد؟ عزیزان خمینی در سال ۶۸ فوت کرد و به تاریخ پیوست، چرا نبش قبر میکنین. خوب یا بد الان نیستش و ارزش هم نداره که ما سر کاراش دعوا کنیم. از طرفی یه آدمی به نام سردار اومده تلوزیون جمهوری اسلامی میگه من با فلانی و فلانی توی واشنگتن دیزی خوردم، نصف گروههای فعال بشکن میزنن که آخیش فلانی آبروش رفت. به نظر میاد تاکتیک جمهوری اسلامی در تولید نفاق هنوز داره کار میکنه و ما درخم کوچه ای مانده ایم. سرتون رو درد نیارم جنبش سبز امروز توی دستای ماست و ماهرکدوم یه طرفی داریم میریم و فعل دایلوگ هم به معنای واقعی در اون وجود نداره و جاش رو به تخریب داده. عزیزان، دوستان، بزرگواران، یه سری آدم تو زندونن، میر و شیخ هم تو زندونن، جمهوری اسلامی هم لنگون لنگون داره حکومت میکنه. بیاین دیالوگ کنیم به خدا سخت نیست. بیاین متحد باشیم، با هم باشیم، ایرانی باشیم، برای ایران باشیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر