۱۳۹۰ خرداد ۳, سه‌شنبه

رهبران نمادین را درک کنیم!

۰۲ خرداد ۱۳۹۰ اعلامیه سبز

image میرحسین موسوی و مهدی کروبی
اعلامیه سبز: در پی انتشار مطلبی با عنوان «رهبران جنبش را دریابید! زمان تغییر گفتمان است، برخیزید!»  تعدادی سوالات زیادی از طرف همرزمان و همراهان جنبش آزادیخواهی ایران مطرح گردید. اعلامیه سبز از آنجا که خود را رسانه ای شفاف می‌داند، بر آن شد تا در مقام پاسخگویی به تعدادی از این سوالات برآید:

اکثر سوالات مربوط به غیر قابل هضم بودن  جمله «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر» در بیانیه شماره ۱۳ و مربوط به روز قدس سال ۸۸ میر حسین موسوی است.
و اما اکنون پاسخ ما:
میر حسین موسوی، هیچگاه خود را رهبر جنبش آزادیخواهی ایران نخواند. او همواره خود را به عنوان همراه این حرکت عظیم مطرح کرد و تا قبل از به سیاهچال افتادن به عنوان یک همراه باقی ماند. بر هیچکدام از مبارزان راه آزادی پوشیده نیست که افکار میر حسین در فردای انتخابات ۸۸ و افکار میرحسین در بهمن ۸۹ بسیار از لحاظ نو نگاه به جامعه ایران متفاوت بود. میر حسین با یک آرمان ذهنی کار خود را شروع نمود و این آرمان ذهنی در فراز و فرودهای مبارزات دو ساله دستخوش هیچ تغییرعمده‌ای نگردید. آنچه وجه ممیز میر حسین از اکثر همقطاران خط امامی اوست، صداقت و شفافیت این بزرگ مرد تاریخ معاصر است. مردی که در مرور زمان آرمانش را اصلاح نمی کرد بلکه با اتخاذ رویکردی صادقانه در برخورد با واقعیات سعی می کرد روشهایش را اصلاح کند.

آرمان میرحسین موسوی چیزی جز سربلندی و آزادی ایران نبود. روشش اما در ابتدا، دادن شانس دوباره‌ای به جمهوری اسلامی بود.    
مبارزه با حکومت ریا برعکس آنچه از دور تصور می شود، کار ساده ای نیست، ما در گروه اعلامیه سبز به عنوان کسانی که در اکثر تظاهرات پس از انتخابات حضور فعال میدانی داشته ایم به وضوح درک کردیم که مسیری که میرحسین انتخاب نمود و بر اساس آن حرکت کرد مسیری بر اساس کمترین هزینه و بیشترین فایده بود.

ما در ۲۵ خرداد ۸۸ سعی نمودیم در بین جمعیت شعار نه چندان تند «موسوی بت‌شکن، بت بزرگ رو بشکن» را فریاد بزنیم، باور بفرمایید، این شعار طنین نداشت، ولی در عاشورای ۸۸ جمعیت به کمتر از «مرگ بر اصل ولایت فقیه» و «مرگ بر خامنه ای» راضی نبودند و این یعنی معجزه استواری بر آرمان آزادی! جمعیت تظاهر کننده میلیونی همه دانشجو و تحصیلکرده نبودند  و آشکار شدن منبع اصلی مشکلات برای ایشان به زمان نیاز داشت و استقامت و پایداری.

پس از عاشورا، میر حسین و کروبی با اینکه می توانستند بتازند و پیش روند، باز هم به فرعونیان یک سال زمان دادند و آنگاه که فرعونیان مست از اراجیف خود بافته، مشغول خاکسپاری جنبش آزادی‌خواهی بودند، به ناگاه جنبش به دو خط فراخوان به مانند ققنوس از خاکستر خود برخاست و به مثابه پتکی بر سر فرعونیان فرود آمد که اثرات میمون آن همچنان در فضای سیاسی ایران قابل رویت است. این اتمام حجت موسوی و کروبی بود با جمهوری اسلامی، ایشان، حسین وار به مسلخ رفتند و قول خویش با مردم خود را به راستی به اتمام رساندند و پرچم مبارزه را به ما سپردند!

مبارزه در میدان عمل، بسیار سخت است و صداقت، استواری و گذشت می‌خواهد، آنچه این روزها نایاب است. این مسیر میر حسین و شیخ مهدی بود که متاسفانه همانگونه که قبلاً اشاره کردیم به علت اعمال نفوذ عده‌ای معلوم الحال در سایت‌های خبری به حاشیه رفت ولی ما با صدای ضعیف‌مان و با امکانات حداقلی‌مان مانع از فراموشی پیام آخر میرحسین و مهدی کروبی که مهمترین پیام‌شان بود، می‌شویم و امید داریم شما دوستان گرامی در نشر این پیام یاری خود را از ما دریغ نفرمایید.

در پایان لازم به ذکر است جنبش آزادیخواهی ایران یک جنبش متکثر است و در انتخاب مسیر آزاد، ما به عنوان بخش ناچیز و با هویت مستقل از جنبش متکثر و عظیم آزادیخواهی، بر این باوریم که نشر پیام آخر میرحسین و مهدی کروبی در فراخوان به ۲۵ بهمن، بزرگترین خدمت به جنبش آزادی‌خواهی‌است. جنبش آزادیخواهی هیچ قیمی ندارد و حتی بدون میرحسین و مهدی کروبی هم استوار به پیش می‌رود.

بیشتر سوالات در مرحله بعد مربوط به جنایت جمهوری اسلامی در سال ۶۷ است و سکوت موسوی.
پاسخ ما:
دوستان، همراهان و عزیزان، ما در اعلامیه سبز گروهی از نویسندگان هستیم، با گرایشات سیاسی مختلف ولی برای اولین بار سعی نمودیم اختلافات را به کنار گذاشته و با اتخاذ رویکردی صادقانه و شفاف با یکدیگر به آزادی ایران بیاندیشیم. ما بر این باوریم که تمامی گروه‌های سیاسی و افرادی که در تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی نقشی را ایفا کرده‌اند به نحوی دارای اشتباهاتی بوده‌اند. از مجاهدین گرفته تا اصلاح طلب ها و... اساساً آنکس که عمل سیاسی انجام می دهد از اشتباه مبرا نیست، چون یک عنصر سیاسی باید در زمان تصمیم بگیرد و عمل کند، آنچه مهم است، اعتراف بر اشتباه است و تغییر روشها و اتخاذ رویکردی صادقانه.

 در مورد جنایت ۶۷ و سکوت موسوی ما بر این باوریم موضع خانم رهنورد همسر ایشان در این مورد، موضع  شخص موسوی نیز هست. خانم رهنورد در مصاحبه‌ای در مهر ۸۹ و ضمن ارائه توضیحاتی در این مورد بیان می کنند: «اعدامهای سال ۶۷ لکه سیاهی است که با آب زمزم هم سفید نمی‌شود»  لازم به ذکر است ، قطعاً با سقوط استبداد ولایت فقیه فضایی حاصل خواهد شد که بسیار بهتر می توان به موشکافی جریانات گذشته و با حضور همه طرفهای درگیر پرداخت. فراموش نکنیم، اولویت اول ما آزادی ایران است، پس از آزادی، ده‌ها سال فرصت خواهد بود که به بازخوانی حوادث گذشته پرداخته شود.

و سوالی که بسیار از نوع نگاه به آینده اهمیت دارد، آینده اصلاح‌طلبی در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
پاسخ ما:
دوستان، از دید اعلامیه سبز، گفتمانی که از خرداد ۷۶ آغاز شد، به پایان خود رسیده است. البته این کاملاً قابل پیش‌بینی بود که منادیان این شیوه حرکتی تا آخرین لحظات از این گفتمان دست برندارند و در این فاز باقی بمانند و در آینده نیز عبور ایشان از این گفتمان امری بعید به نظر می‌رسد.

 وجه قالب در گفتمان اصلاح طلبی 76 ، حرکت اصلاحی در چهارچوب حکومت است. استراتژی این گفتمان سیاسی، چانه‌زنی در بالا و فشار از پایین است که سیاستی است که در هشت سال دولت خاتمی مورد استفاده قرار گرفت و نتایج عملی آن بر همگان واضح و مبرهن است. در دوره هشت ساله خاتمی، این شیوه حرکتی از آنجا که هدف خود را حفظ نظام تعریف کرد و نه رسیدن به آزادی، در عمل و با توجه به ساخت قدرت در جمهوری اسلامی به بن بست خورد.

در شرایط دو قطبی کنونی در داخل کشور کوچکترین عقب نشینی در حاکمیت باعث فروریزی کل آن می شود لذا تلاش مجدد آقای خاتمی در این روزها به منظور زنده نمودن گفتمان اصلاح طلبی حکومتی، نه تنها با استقبال حاکمیت روبرو نخواهد شد بلکه به انزوای بیش از پیش آقای خاتمی منجر خواهد شد و به از دست رفتن اعتبارایشان منجر می‌شود. البته حاکمیت بسیار علاقه مند است این  گفتمان هر چند در ظاهر به عنوان یکی از انتخاب‌های پیش رو در جامعه روشن‌فکری ما باقی بماند.

مجدداً جمله‌ای از مقاله راهبردی قبلی خود را به منظور تاکید عیناً نقل می کنیم :

تا وقتی امید به اصلاح این اصلاح‌ناپذیر وجود دارد، تفرقه در بین ما هست، این استراتژی بلند مدت حاکمیت فساد است که هر از چند گاهی امید به اصلاح را به جامعه روشنفکری ما تزریق کند ، و تعدادی از ما ، از سر آگاهی یا نا آگاهی وارد این بازی بی حاصل شویم و تا مدتی مشغول باشیم. بازی و فریب حاکمیت ریا را نخورید. جمهوری اسلامی پس از ۲۵ بهمن اصلاح پذیر نیست.

از دید ما، اصلاح طلبی اصیل با هدف آزادی و با رها شدن از قید و بندهای اصلاح‌طلبی حکومتی که همانا حفظ چهارچوب نظام است، می‌تواند راه‌گشای شرایط کنونی کشور ما باشد. این خطی است که توسط میر حسین موسوی و مهدی کروبی دنبال می شود. و امید است با توضیحات ارائه شده دوستان از گرایشات سیاسی مختلف، با درک شرایط داخل کشور، وضعیت حرکتی رهبران نمادین جنبش را بهتر درک نمایند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر